نگارنده از حدود 20 سال قبل به برخورد علمی با آمار های انتخاباتی گرایش پیدا کرد . این گرایش به دلیل مشاهدۀ تلاطم ظاهری در آمارهای انتخاباتی و به تبع آن تحلیل های افراطی نسبت به مردم بود . تحلیل هایی که بعضاً به شکل تجلیل ، و در جای دیگر به شکل تحقیر مردم مطرح می شد . شاه بیت تمامی این تحلیل ها جمله ای رایج در مطبوعات و سخنرانی ها بود . گفته می شد " مردم غیر قابل پیشبینی هستند " این جمله ، ظاهری ساده ولی باطنی عمیق دارد . این جمله در واقع ، نظریه اساسی است که منجر به تحلیل خاص نسبت به مردم می گردد . مردم در قالب این نظریه ، موجوداتی نابهنجار و غیر عادی هستند . از دل این نظریه ، رفتارهای خاص چون استفاده از تحکم یا فریب در مورد مردم توجیه می شود . رفتار هایی که شاید مطلوب بسیاری از مبلغان این نظریه نباشد .
..... امید است با تداوم این روش و تلاش برای تبدیل رفتار ها و احساسات مردمی به عدد و رقم ، مسیر دیگری در تحلیل های اجتماعی گشوده شود . مسیری که در آن به جای استفاده از الفاظ " کیفی " در مورد مردم ، از الفاظ " کمی " که قابلیت مقایسه و ارزیابی دارند استفاده شود . این مسیر به تحلیل گران اجتماعی و مسئولان رفتار اجتماعی کمک می کند تا قبل از وقوع حوادث به چاره جویی آن بنشینند و برای اصلاح امور ، برنامه ریزی های دقیق تر داشته باشند