ویژگی و محتوا کتاب وزوزه جادو مسافر ایستگاه سه و نیم هوپا شامل:
مهتاب خودش هم نمی دانست که چجوری توانست با آن مورچه ریزه که نزدیک بود توی آب ها غرق شود حرف بزند آن موقع فقط هفت سالش بود حالا چند سال گذشته بود ولی هنوز هم آن روز را به یاد داشت.آن روز پری جون شلنگ انداخته بود و کف آشپرخانه و همه ی در و دیوارش را شسته بود پری جون همیشه همه جا را می شست و آب می کشید خودش هم روزی دو سه بار می رفت حمام پری جون زن بابای مهتاب بود .مهتاب توی اتاقش بود نقاشی می کشید که صدای ناله ریزه شنید!تعجب کرد تا حالا صدایی به این عجیب و غریبی نشنیده بود یک صدای نازک ود که انگار زور می زد و تلاش می کرد صدا مهتاب را به دنبال خودش کشید.چند لحظه بعد مهتاب بالای سر یک مورچه ی کوچولو بود که توی آب های دور چاه اشپزخانه گیر افتاده بودو می خواست خودش را از لبه ی چاه بالا بکشد مهتاب پرسید تو بودی کمک می خواستی ؟مهتاب همین جوری الکی الکی با مورچه حرف زد اصلا توقع نداشت مورچه کوچولو جوابش را بدهد.ولی یک دفعه مورچه کوچولو با دهان پر از آب گفت:ک...ک...کمکم کن!..الانه می افتم توی چاه و غرق می شم.کتاب وزوزه جادو مسافر ایستگاه سه و نیم نوشر امینی هوپا
مولف نسرین نوش امینی_مجموعه کتاب داستان های فارسی_تعداد صفحه 311_شابک 9786008025689_انتشارات هوپا